قسمت های پنج ،شش وهفت ازآثارکنترل جمعیت
5:ندامت و پشيماني بي حاصل
روزگار هميشه به ميل انسانها نمي چرخد، دنيا جاي اصطکاک و تعارض و تضاد است. انسانها هميشه به اهداف و خواستههاي خود نمي رسند، افکار و رفتارهاي آدميان هم دستخوش فرايند تغيير و تبديل قرار ميگيرد. برخي به واسطه شعارهاي تبليغاتي کنترل جمعيت، آن چنان تحت تأثير قرار ميگيرند و خيال ميکنند «اين است و جز اين نيست». و همين پايان خط است، لذا با مراجعه به مراکز بهداشتي براي ابد خود را مقطوع النسل نموده به طوري که ديگر فرزندي براي آنها متولد نشود، پس از چند سالي که مي گذرد يا به واسطه تغيير سياست کنترل جمعيت يا عوض شدن تصميم خود فرد، مايل به برگشت به حالت اول است ولي ديگر امکان ندارد او خواهان فرزند است ولي ديگر فرزندي از او متولد نخواهد شد. و تأسفبارتر و اندوهناکتر از آن، زماني است که خداي ناکرده يک يا دو فرزند او بر اثر بيماري يا حوادث ديگر از دنيا بروند. فاجعه كنترل جمعيت اينجا خود را بهتر نشان خواهد داد. پدر و مادر بي فرزند، هر دري را ميزنند، جواب نميگيرند. هر چه تلاش ميکنند هزينه صرف ميکنند که بار ديگر فرزنددار شوند، اما غافل از اين که با دست خويش، خود را محروم ساخته اند. در حوادثي همچون زلزله، سيل، طوفانها و... اين مسأله زياد رخ ميدهد. والديني به دفتر مشاوره مراجعه نموده و دچار افسردگي شديد بودهاند، پس از مصاحبه و بررسي وضعيت اعتراف ميکنند که فرزندانمان در زلزله از بين رفتند وقتي مشاور توصيه ميکند که به لطف خدا، پدر و مادر زنده هستند ميتوانند براي آينده با تجربههاي بيشتر و بهتر فرزنداني داشته باشيد، در پاسخ ميگويند ما ديگر فرزنددار نمي شويم. چون خودمان را محروم کردهايم. شما چه روشي براي درمان افسردگي آنها پيشنهاد ميکنيد؟ اين پشيماني و ندامت بي حاصل را چگونه بايد پاسخ داد؟!
6:پيري کشور
يکي از عوارض کنترل جمعيت، پيري کشورهاست. با کنترل جمعيت تعداد فرزندان کاهش يافته و به دنبال کاهش فرزندان، کاهش چشمگير نوجوانان و جوانان را در پي خواهيم داشت. پدران و مادران پير و کهنسال زياد با جوانان اندک، و اين مشکلي است که امروز دامنگير برخي از کشورهاي اروپايي همچون فرانسه، انگلستان، ايتاليا، بلژيک، سوئد، نروژ و... شده است. کشورهاي غربي به واسطه اعمال سياست کنترل جمعيت امروز با معضلات زيادي مواجه شدهاند که يکي از آنها کمبود جمعيت و پيري کشور است. کشورهاي پير فاقد تحرک، پويايي، خلاقيت، ابتکار و شادابي هستند و بيشتر دچار رکود، جمود، ايستايي، يکنواختي گرديدهاند. بر خلاف کشورهاي جوان که روز به روز شکوفاتر، پوياتر، فعالتر و پرتحرکتر و شادابترند. به همين جهت کشورهاي اروپايي نسبت به کنترل جمعيت تغيير سياست داده و براي تشويق به فرزنددار شدن مزاياي زيادي همچون آموزش رايگان، بهداشت رايگان، مسکن رايگان براي فرزند سوم و چهارم و... قرار دادهاند و شعار فرزند کمتر، زندگي بهتر را به فرزند بيشتر، زندگي بهتر تبديل نموده اند، نبايد کشورهاي در حال توسعه و جهان سوم طرحهاي شکست خورده غرب را بار ديگر به تجربه درآورند و در معرض آزمايش مجدد بگذارند.
7:همجنس بازي؛
عوارض کنترل جمعيت يکي دو تا نيست برخي که بسيار برجسته و ظاهر هستند به آنها اشاره شد. اين بحث فروعات زيادي دارد که پرداختن به آنها موجب طولاني شدن بحث و خستگي خواننده ميگردد. زنان با تجربه کردن فرزند کم يا بي فرزندي، احساس ميکنند از آزادي بيشتري برخوردارند، مخصوصاً در غرب ميتوانند از بسياري تفريحات استفاده کنند. چون يک زن باردار ممکن است از شنا در دريا، دوچرخهسواري، صخرهنوردي و... محروم شود لذا از آنجا که آزاديهاي غربي حد و حصر ندارد برخي از زنان آزادي ها را بر فرزنددار شدن ترجيح ميدهند و فرزنددار شدن را يک محدوديت براي خود ميدانند که باعث تغيير وضعيت جسمي و حالت فيزيکي آنها، کاهش زيبايي، لاغري به واسطه شيردهي به فرزند و... ميگردد. لذا ترجيح ميدهند که فرزند نداشته باشند يا به يک فرزند اکتفا ميکنند. اين تفکر سبب ميشود که خانواده بدون فرزند هم تشکيل شود. و اگر خانواده اي نياز به فرزند نداشته باشد و فرزند نبايد شکل بگيرد چه ضرورتي دارد که دو جنس مخالف ازدواج کنند، بلکه دو جنس موافق هم ميتوانند ازدواج کنند. حتي در صورت نياز به فرزند، ميتوانند از مراکز بازپروري، فرزند تحويل بگيرند و بزرگ نمايند. بدين ترتيب يکي از آثار کنترل جمعيت، با حذف فرزند از سبد خانواده، منجر به شکل گيري پديدهاي خطرناک و آلوده به نام همجنسبازي ميگردد که امروزه در برخي از کشورهاي غربي جزء قوانين مصوب آنهاست. و حق و حقوق براي آنها قائل هستند و انجمنهايي را با نام همجنسبازان تأسيس نموده اند.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :ادامه مطلب